شنبه، ۲۵ مرداد ۱۴۰۴

نگاه جهان

زنگزور بدون ایران؛ دست بلند آمریکا و ترکیه در قفقاز جنوبی

توافق تازه میان ارمنستان و آذربایجان برای بازگشایی «کریدور زنگزور» نه‌تنها تحولی مرزی است، بلکه بخشی از بازترسیم نقشه ژئوپلیتیک قفقاز به شمار می‌رود. روزنامه ساوث چاینا مورنینگ پست، در تحلیلی به قلم تام حسین، نوشته که حذف ایران از این مسیر ترانزیتی و ورود مستقیم آمریکا به عنوان تضمین‌کننده امنیت ارمنستان، موازنه قدرتی را که طی سه دهه گذشته بر اساس نقش سنتی ایران و روسیه شکل گرفته بود، بر هم می‌زند. این توافق همچنین به ترکیه امکان می‌دهد نفوذ خود را در آسیای مرکزی گسترش دهد و حلقه اتصالش با باکو را بدون نیاز به عبور از خاک ایران برقرار کند. به نوشته این تحلیلگر، از این منظر، «احیای جاده ابریشم» بیشتر از آنکه پروژه‌ اقتصادی صرف باشد، می‌تواند به معنای کاهش عمق استراتژیک ایران در شمال‌غرب و محدودتر شدن اهرم‌های فشارش در تعامل با همسایگان باشد.

ورود آمریکا به معادله قفقاز

مسیر کوتاه جاده ابریشم میان چین و اروپا قرار است برای نخستین‌بار از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بازگشایی شود. این تحول پس از توافق روز جمعه، ۸ اوت ۲۰۲۵، میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای پایان دادن به مناقشه‌ای که سال‌ها مانع این مسیر بود، به وقوع پیوست.

نکته جالب اینکه، مانع این مسیر توسط دشمن ژئوپلیتیک چین، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برداشته شد: ورود دولت او به مذاکرات، عامل کلیدی رساندن چارچوب توافق صلح به خط پایان بود.

آمریکا، که به پیشنهاد ترکیه – متحد نزدیک آذربایجان – در آخرین لحظات وارد مذاکرات شد، نقش تضمین‌کننده امنیت ارمنستان را بر عهده گرفت و در مقابل، امتیاز توسعه و بهره‌برداری از «کریدور زنگزور» را به دست آورد؛ مسیری که آذربایجان را به قره‌باغ از طریق نوار خاکی در ارمنستان متصل می‌کند که مرز مشترک با ایران دارد.

آمریکا، که در آخرین لحظات وارد مذاکرات شد، نقش تضمین‌کننده امنیت ارمنستان را بر عهده گرفت و در مقابل، امتیاز توسعه و بهره‌برداری از «کریدور زنگزور» را به دست آورد.

این طرح که از سوی واشینگتن «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بین‌المللی» نام گرفته، نخستین حضور عمده آمریکا در قفقاز جنوبی از زمان قرارداد ۱۹۹۴ با یک کنسرسیوم بین‌المللی است که مسیر آذربایجان را به سوی تبدیل‌شدن به صادرکننده مهم نفت و گاز هموار کرد ـ آن هم از طریق خطوط لوله‌ای که به ترکیه می‌رفتند، نه ایران یا روسیه.

یک مقام کاخ سفید در نشست خبری گفت: «بازنده‌های این توافق، چین، روسیه و ایران هستند.»

چندقطبی‌گرایی و مقاومت در برابر «برنده و بازنده»‌سازی

با این حال، کارشناسان اوراسیا می‌گویند که این توافق از نگاه ارمنستان و آذربایجان چنین دوگانه «برنده و بازنده» ندارد.

لورنس بروئرز، پژوهشگر ارشد حوزه روسیه و اوراسیا در اندیشکده چتم‌هاوس، می‌گوید: «این برداشت که یک طرف ببرد و یک طرف ببازد، نادیده می‌گیرد که قفقاز جنوبی به‌شدت در برابر پیروزی‌های یک‌جانبه ژئوپلیتیک مقاوم است. باید موضوعات را از هم جدا کنیم.»

به عقیده بروئرز، ارمنستان و آذربایجان در ماه مارس، پیش از هرگونه ورود آمریکا، مذاکرات مربوط به متن معاهده را به‌طور دوجانبه و «خودشان، برای خودشان» تکمیل کرده بودند.

به گفته او، «موضوع ژئوپلیتیک زمانی وارد ماجرا شد که مسئله اتصال منطقه‌ای پیش آمد، چون آن‌ها نمی‌توانستند این مسئله را به تنهایی حل کنند و به تضمین امنیتی طرف ثالث نیاز بود.»

بروئرز می‌افزاید: «چندقطبی‌گرایی در این منطقه ریشه‌دار است و کشورهای منطقه امروز اختیار عمل بیشتری دارند.»

از جنگ قره‌باغ تا بازپس‌گیری در سال ۲۰۲۳

پس از جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰، روسیه به‌عنوان «برنده بزرگ» دیده می‌شد، چون میانجی توافق آتش‌بس سه‌جانبه‌ای بود که به استقرار نیروهایش برای حفظ صلح انجامید.

بروئرز می‌گوید: «حالا آمریکاست که چنین نقشی را ایفا می‌کند» و تأکید کرد که «چندقطبی‌گرایی در این منطقه ریشه‌دار است و کشورهای منطقه امروز اختیار عمل بیشتری دارند.»

ارمنستان در سال ۱۹۹۳، دو سال پس از فروپاشی شوروی، قره‌باغ را تصرف کرد که باعث شد آذربایجان و ترکیه مرزهای خود را مسدود کنند. آذربایجان با کمک تسلیحات اسرائیل و ترکیه در جنگ سال ۲۰۲۰ پیروزی قاطعی به دست آورد.

اما روسیه عملاً نتیجه را تعیین کرد؛ این کشور به‌رغم پیمان دفاع مشترک با ارمنستان، از مداخله نظامی خودداری کرد، چراکه قلمرو شناخته‌شده بین‌المللی ارمنستان در خطر نبود.

به همین ترتیب، وقتی آذربایجان در عملیات برق‌آسای سال ۲۰۲۳ این منطقه را بازپس گرفت و دولت جدایی‌طلب ارمنی را بدون مقاومت نظامی ایروان سرنگون کرد، نیروهای حافظ صلح روسیه در قره‌باغ مداخله نکردند.

کاهش نفوذ روسیه و ایران

تحلیلگران می‌گویند دخالت آمریکا به دو کشور فضای دیپلماتیک کافی داد تا اختلافات خود بر سر کریدور زنگزور را حل کنند، در زمانی که نفوذ منطقه‌ای قدرت‌های سنتی چون روسیه و ایران به‌دلیل جنگ‌هایشان در اوکراین و اسرائیل کاهش یافته بود.

کالوم فریزر، پژوهشگر مؤسسه سلطنتی خدمات متحد (Royal United Services Institute) در لندن، می‌گوید: «ایران و روسیه هر دو در گذشته اختلافات قفقاز جنوبی را میانجی‌گری کرده‌اند. اینکه حالا آمریکا این نقش را دارد، ضربه‌ای به هر دو کشور است، به‌ویژه برای ایران، به‌دلیل خصومتش با آمریکا».

دخالت آمریکا به دو کشور فضای دیپلماتیک کافی داد تا اختلافات خود بر سر کریدور زنگزور را حل کنند، در زمانی که نفوذ منطقه‌ای قدرت‌های سنتی چون روسیه و ایران کاهش یافته بود.

جایگاه چین و پروژه‌های جایگزین

در مقابل، چین پیش‌تر در حال افزایش همکاری‌های اقتصادی با قفقاز جنوبی، از جمله در چارچوب ابتکار «یک کمربند، یک راه» بود. فریزر یادآور می‌شود که حضور احتمالی نیروهای امنیتی آمریکا در طول کریدور زنگزور «ممکن است زیر ذره‌بین چین قرار گیرد»، اما پکن «مسیرها و پروژه‌های جایگزین متعددی» در قفقاز جنوبی دارد.

او افزود که دخالت آمریکا در کریدور زنگزور به‌طور مستقیم بر توسعه کریدورهای اقتصادی چین در آسیای مرکزی و جنوبی تأثیری نخواهد داشت، چون اجاره آمریکا فقط مسیر ترانزیتی از طریق ارمنستان را پوشش می‌دهد.

پروژه‌هایی چون راه‌آهن چین–قرقیزستان–ازبکستان «از نظر عملیاتی مستقل‌اند و از طریق ابتکار یک کمربند، یک راه و توافق‌های چندجانبه منطقه‌ای تأمین مالی و اداره می‌شوند.»

اتصال شبکه ریلی چین به این دو کشور آسیای مرکزی و سپس از طریق ترکمنستان و عبور از دریای خزر به قفقاز جنوبی، مسیر ترانزیت به اروپا را در مقایسه با شاخه موجود مسیر بین‌المللی ترانس‌خزر از طریق قزاقستان، دو هزار کیلومتر کوتاه‌تر می‌کند.

سود ترکیه و پیامدهای ترانزیتی

به گفته فریزر، برای ترکیه، دسترسی به آذربایجان از طریق ارمنستان «نتیجه‌ای بسیار مثبت» است.

او افزود: «حذف ایران از مسیر ترانزیت، در حالی که حضور امنیتی قابل‌قبول‌تر آمریکا را جایگزین روسیه می‌کند، چندین مانع در روابط ترکیه با آذربایجان و همچنین کشورهای آسیای مرکزی را برطرف می‌کند.»

در نتیجه، روسیه و ایران در «موضع ضعیف‌تری برای مهار نفوذ ترکیه» قرار می‌گیرند.

واکنش‌های احتمالی روسیه و ایران

با این حال، مسیرهای ترانزیتی به‌تنهایی مانع بازگشت نفوذ روسیه یا ایران نخواهد شد.

بروئرز می‌گوید آذربایجان و ارمنستان می‌خواهند از دخالت آمریکا برای «بازتنظیم دائمی روابط خود» با قدرت‌های منطقه‌ای چون روسیه، ترکیه و ایران استفاده کنند.

او می‌افزاید: «این یک قمار است، چون روسیه و ایران را به‌عنوان بازندگان نشان می‌دهد و آن‌ها واکنش نشان خواهند داد. ایران اهرم‌های کمتری دارد، اما روسیه فراوان.»

به گفته او، روسیه می‌تواند فشار بیشتری بر منافع ارمنستان و آذربایجان در خارج از منطقه وارد کند، از جمله زیرساخت انرژی آذربایجان، روابط تجاری ارمنستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، و جوامع ارمنی و آذربایجانی در روسیه.

 

موضوعات:

به اشتراک بگذارید:

مطالب مرتبط

دالان زنگزور؛ ایران چه از دست داد؟

ایران از دیرباز مخالف طرح دالان زنگزور بود و آن را برخلاف منافع خود می‌دانست. با این حال روند تحولات به‌گونه‌ای شد که نتوانست ممانعتی از آن به عمل بیاورد.

نگاه جهان

زنگزور بدون ایران؛ دست بلند آمریکا و ترکیه در قفقاز جنوبی

«احیای جاده ابریشم» می‌تواند به معنای کاهش عمق استراتژیک ایران در شمال‌غرب و محدودتر شدن اهرم‌های فشارش در تعامل با همسایگان باشد.