ناصر تقوایی فیلمساز موج نوی سینمای ایران است که کم ساخت اما بسیار… او با آنکه فیلمهای کمی در کارنامهاش دارد اما بسیار ماندگار است چون تنها دلیلش ارائه کارهای بیبدیل و نوینی است که هر یک برگی است در تاریخ سینمای ما.
ناصر تقوایی، داستاننویس با نوشتن مجموعه «تابستان همان سالها»، بر زبانها افتاد تا اینکه فیلم «آرامش در حضور دیگران« از نوشتههای غلامحسین ساعدی را کار کرد، فیلمی در رابطه با یک سرهنگ و دخترانش که در محاق سانسور واقع شد و انگار از همان ابتدا قرار بود در یک جاده پر پیچ و خم کار کند و گاهی گرفت و گیرهای اساسی در کارش به وجود آید و چه بسا سالها نتواند کار کند.
او بعدها دو فیلم «صادق کرده» و «نفرین» را ساخت که هر یک به نوعی ارزشمند بودند اما پیش از انقلاب از اینها مهمتر سریال تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» را ساخت که هنوز هم یکی از بهترین تولیدات عرصه تلویزیون است که بارها از شبکههای ماهوارهای پخش شده و دیویدی اش سالها دست به دست میگشت و این دال بر ماندگاری و مخاطبپسندی اثر است، سریالی که به بیان و لحن طنز مسائل تاریخی و اجتماعی ایرانیان را به نقد میکشاند و میتواند همسو شود با مدار حقیقی در زندگی.
او سال ۶۴ میخواست مجموعه تلویزیونی میرزا کوچک خان را بسازد که در همان ابتدا کار را از او گرفتند و ادامه ساخت را به بهروز افخمی سپردند و این هم یکی از ناکامیهای ناصر تقوایی است که به هیچ دلیل و منطقی توجیهپذیر نیست.
این فیلمساز پس از انقلاب هم چند فیلم بلند سینمایی ساخت که مهمترینش «ناخدا خورشید» در سال ۶۵ بود که اقتباسی از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی بود و جایزه پلنگ برنزی لوکارنو را دریافت کرد.
پس از آن دو فیلم «ای ایران» و «کاغذ بیخط» را ساخت که هر یک به نوعی دقت و استادی او را نمایان میساخت.
دیگر فرصتی نشد برای کارهای نیمه کارهاش چون «زنگی و رومی»، و «چای تلخ» که اگر ساخته میشدند حتما برگ زرینی به تاریخ سینمای ایران افزوده شده بود.
ناصر تقوایی فیلمسازی را در دست و بال ابراهیم گلستان و با همکاری ساخت فیلم «خشت و آینه» و در آغاز دهه ۴۰ آغاز کرد و سپس در مقام مستندساز وارد تلویزیون شد و آثار ماندگاری چون «باد جن»، «مشهد اردهال»، «فروغ فرخزاد» و… ساخت. همچنین فیلم کوتاه «رهایی» را در سال ۵۰ و اپیزود «کشتی یونانی» در مجموعه فیلم «قصههای کیش» سال ۷۷ از جمله آثار ماندگار اوست که خود دلالت بر توانمندی هوشمندانه و خلاقه این کارگردان مولف موج نو سینمای ایران میکند. کسی که در کنار بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، سهراب شهید ثالث، علی حاتمی، پرویز کیمیاوی و عباس کیارستمی موج نو شتابندهای را وارد سینمای ایران کردند و توانستند تحول بنیادین را پس از تلاشهای فرخ غفاری، فریدون رهنما و ابراهیم گلستان به سرانجام برسانند و اگر امروز سینمای ایران جهانی شده و برای خود سر فصل تازهای در جهان گشوده، حاصل تلاش خلاقه و نمود عینی نگاه هستیشناسانه این فیلمسازان است و تقوایی نیز با مجموعه آثار سینماییاش، هر چند کمتعداد، اما بسیار وسیع و مانا، در تداوم این مسیر تاثیرگذار بوده است.