هفتهنامه اکونومیست در نسخه ۵ سپتامبر/۱۴ شهریور خود به گردهمایی اخیر دهها تن از رهبران جهان در پکن پرداخته و آن را نشانه شکلگیری نظمی نوین در عرصه بینالملل دانسته است. یادداشت کوتاه این نشریه به نقاط قوت و ضعف کارزار شی جینپینگ اشاره میکند و با مقصد دانستن دونالد ترامپ مینویسد که «برای دیدن هزینه زورگوییهای ترامپ، کافی است شمار رهبران جهان را که به سوی چین سرازیر میشوند بشمارید».
ترجمه کوروش ضیغمی – شاید تصور شود جایی که رهبران کشورها برای گفتوگو درباره وضعیت جهان گرد هم میآیند واشنگتن است یا شاید مقر سازمان ملل در نیویورک. اما همانطور که شی جینپینگ بهتازگی نشان داد، هنگامی که بیش از بیست رئیسجمهور و نخستوزیر را در چین میزبانی کرد، یعنی واقعیتی تازه در حال شکلگیری است.
او از نشست سازمان همکاری شانگهای در تیانجین برای معرفی چین بهعنوان منبعی از ثبات و رفاه بهره برد. همچنین با رژه نظامی در پکن به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم یادآوری کرد که چین به قدرتی عظیم تبدیل شده است. در روایت او، امروز منبع اصلی مشکل آمریکا است.
ادعای شی برای رهبری یک ائتلاف جهانی از قدرتهای بدبین به آمریکا چندان هم خیالی نیست. او میزبان خودکامگانی مانند ولادیمیر پوتین از روسیه و کیم جونگاون از کره شمالی بود که با قطار زرهی سفر کردند. اما در کنار آنها، رهبران کشورهایی نیز حضور یافتند که در گذشته به غرب گرایش داشتند، از جمله ترکیه، مصر و هند، کشوری که پس از آن که دونالد ترامپ آن را هدف تعرفههای تنبیهی قرار داد و در پی درگیری ماه مه آغوش به سوی دشمنش پاکستان گشود، به خشم آمده است.
ادعای چین مبنی بر آن که لنگر ثبات جهانی است، دستکم در برخی زمینهها، پایه دارد. این کشور در حال حاضر بزرگترین شریک تجاری کالایی بیشتر مهمانان هفته گذشته پکن، و نیز بیش از چهل کشور دیگر جهان است. هنگامی که دولت ترامپ کارزار بیوقفه جنگ اقتصادی علیه شرکای تجاری خود را دنبال میکند، گناهان چین در سوداگری و سرمایهداری دولتی در مقایسه، کوچک جلوه میکنند.
بیشتر بخوانید:
«ضروری است که دوست باشیم»؛ چگونه حملات ترامپ سه رهبر قدرتمند را به هم نزدیک کرد
علاوه بر این، وحدت تازهای علیه تحریمها شکل گرفته است، بهویژه در برابر تهدید فرامرزی آمریکا برای قطع دسترسی افراد، شرکتها و کشورها از نظام مالی مبتنی بر دلار و پلتفرمهای فناوری. کشورهای بیشتری علاقهمندند جایگزینی برای دلار بیابند و تمایل کمتری به اجرای تحریمهای آمریکا به نمایندگی از آن دارند.
با این حال، میان مهمانان چین همچنان اختلافهای فراوانی وجود دارد. هند با توسعه نظامی چین مخالف است، خاصه با توجه به درگیریهایی که با این کشور بر سر مرز هیمالیا داشته است. همسایگان چین احتمالاً رژه موشکهای تازه این کشور در میدان تیانآنمن را با احساسات متناقضی دیدهاند. با این حال، همکاری میان خودکامگان در حال گسترش است. روسیه و کره شمالی روی سامانههای فضایی و ماهوارهای همکاری میکنند. تصور میشود روسیه، در ازای حمایت چین بر سر اوکراین، فناوریهای نظامی حساس بیشتری از جمله سامانههای پیشران زیردریایی و دفاع موشکی را در اختیار آن قرار دهد.
بخش ضعیفتر کارزار شی مربوط به نهادها و قواعد بینالمللی است. او بهتازگی اعلام کرد که «حاکمیت جهانی به یک چهارراه تازه رسیده است». رسانههای دولتی پیشنهاد میکنند که چین باید با کشورهای همفکر همکاری کند تا منشور سازمان ملل را پاس بدارد و «نظام حکمرانی جهانی عادلانهتر و برابرتر» بسازد. اما این واژهها پوششی برای نظمی مطلوب چین است، نظمی که در آن قدرتهای بزرگ بر حوزههای نفوذ خود مسلطاند و حقوق بیشتری از کشورهای کوچک دارند. اندک کشورهایی هستند که خواستار آن باشند آسیا تحت اداره چین قرار گیرد.
البته همه شرکتکنندگان در گردهمایی بزرگ شی بر سر همه چیز توافق ندارند. سازمان همکاری شانگهای با اتحادی مشابه ناتو فاصله زیادی دارد. جز عامل مشترک یعنی ناخشنودی از آمریکای ترامپ، این کشورها اغلب منافع مشترک اندکی دارند. رهبران اروپایی به شکل چشمگیری در این مراسم غایب بودند. با این حال، گردآوردن بازیگران متفرق با منافع متفاوت نشانه ضعف نیست. این کاری است که تنها ابرقدرتها قادر به انجام آن هستند. اینکه چین توانست این تعداد رهبر را در تیانجین و پکن گرد هم آورد، نمایشی از قدرت رو به رشد آن بود. چین هنوز فرمانروای یک نظم نوین جهانی نیست. اما نشان میدهد که ترامپ تا چه اندازه به منافع آمریکا آسیب میزند.